ترجمه کتاب تست آیلتس کمبریج 19 | ریدینگ 3 تست 1

ترجمه کتاب تست آیلتس کمبریج 19 | ریدینگ 3 تست 1

در این پست از سایت کنکور دات آی آر ترجمه کتاب تست آیلتس کمبریج 19 ، ریدینگ 3 تست 1 یا Cambridge 19 Reading Passage 3 Test 1 را می خوانیم.

همچنین لغات و عبارات انگلیسی مهم در این پست مشخص شده اند. من فاضل احمدزاده مدرس آیلتس از سایت English Partner هستم

ترجمه کتاب تست آیلتس کمبریج 19 – Reading 3 Test 1

The persistence and peril of misinformation

Brian Southwell looks at how human brains verify information and discusses some of the challenges of battling widespread falsehoods

ماندگاری و خطر اطلاعات نادرست

برایان ساوتول بررسی می‌کند که چگونه مغز انسان اطلاعات را تأیید می‌کند و در مورد برخی از چالش‌های مبارزه با دروغ‌های گسترده بحث می‌کند.

ترجمه فارسی پاراگراف اول آیلتس کمبریج 19 – ریدینگ 3 تست 1

Misinformation – both deliberately promoted and accidentally shared – is perhaps an inevitable part of the world in which we live, but it is not a new problem. People likely have lied to one another for roughly as long as verbal communication has existed. Deceiving others can offer an apparent opportunity to gain strategic advantage, to motivate others to action, or even to protect interpersonal bonds. Moreover, people inadvertently have been sharing inaccurate information with one another for thousands of years.

اطلاعات نادرست – چه به‌صورت عمدی تبلیغ شود و چه به‌طور تصادفی به اشتراک گذاشته شود – شاید بخش اجتناب‌ناپذیری از دنیایی باشد که در آن زندگی می‌کنیم، اما این مشکل چیز جدیدی نیست. احتمالاً از زمانی که ارتباط کلامی وجود داشته، مردم به یکدیگر دروغ گفته‌اند. فریب دادن دیگران می‌تواند فرصتی آشکار برای به دست آوردن مزیت استراتژیک، ترغیب دیگران به اقدام یا حتی محافظت از پیوندهای بین‌فردی ایجاد کند. علاوه بر این، مردم به‌طور ناخواسته هزاران سال است که اطلاعات نادرست را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند.

ترجمه پاراگراف 2 و 3 کتاب آیلتس کمبریج 19 – ریدینگ 3 تست 1

However, we currently live in an era in which technology enables information to reach large audiences distributed across the globe, and thus the potential for immediate and widespread effects from misinformation now looms larger than in the past. Yet the means to correct misinformation might, over time, be found in those same patterns of mass communication and of the facilitated spread of information.

با این حال، ما اکنون در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که فناوری این امکان را فراهم می‌کند تا اطلاعات به مخاطبان گسترده‌ای در سراسر جهان برسد و بنابراین، احتمال تأثیرات فوری و گسترده‌تر از اطلاعات نادرست، بیش از گذشته احساس می‌شود. با این حال، راه‌های اصلاح اطلاعات نادرست ممکن است به مرور زمان در همان الگوهای ارتباط جمعی و گسترش تسهیل‌شده اطلاعات یافت شود. با این حال، ابزارهای تصحیح اطلاعات نادرست، ممکن است با گذشت زمان، در همان الگوهای ارتباط جمعی و گسترش تسهیل‌شده اطلاعات یافت شود.

The main worry regarding misinformation is its potential to unduly influence attitudes and behavior, leading people to think and act differently than they would if they were correctly informed, as suggested by the research teams of Stephan Lewandowsky of the University of Bristol and Elizabeth Marsh of Duke University, among others. In other words, we worry that misinformation might lead people to hold misperceptions (or false beliefs) and that these misperceptions, especially when they occur among large groups of people, may have detrimental, downstream consequences for health, social harmony, and the political climate.

نگرانی اصلی در مورد اطلاعات نادرست، تأثیر نامناسبی است که ممکن است بر نگرش‌ها و رفتار افراد بگذارد و باعث شود مردم به گونه‌ای فکر کنند و عمل کنند که اگر به درستی مطلع بودند، اینگونه نبود. این موضوع توسط تیم‌های تحقیقاتی استفان لواندوفسکی از دانشگاه بریستول و الیزابت مارش از دانشگاه دوک، و دیگران، مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارت دیگر، ما نگران هستیم که اطلاعات نادرست ممکن است باعث شود افراد باورهای نادرست (یا تصورات غلط) داشته باشند و این باورهای نادرست، به‌ویژه زمانی که در میان گروه‌های بزرگی از مردم رخ می‌دهد، می‌تواند پیامدهای منفی و گسترده‌ای برای سلامت، هماهنگی اجتماعی و فضای سیاسی به همراه داشته باشد.

ترجمه کتاب تست آیلتس کمبریج 19 | ریدینگ 3 تست 1

ترجمه فارسی پاراگراف 4 و 5 کتاب آیلتس کمبریج 19 – ریدینگ 3 تست 1

At least three observations related to misinformation in the contemporary mass-media environment warrant the attention of researchers, policy makers, and really everyone who watches television, listens to the radio, or reads information online. First of all, people who encounter misinformation tend to believe it, at least initially. Secondly, electronic and print media often do not block many types of misinformation before it appears in content available to large audiences. Thirdly, countering misinformation once it has enjoyed wide exposure can be a resource-intensive effort.

حداقل سه مشاهده مرتبط با اطلاعات نادرست در محیط رسانه‌های جمعی امروزی، توجه پژوهشگران، سیاست‌گذاران و در واقع همه کسانی که تلویزیون تماشا می‌کنند، رادیو گوش می‌دهند یا اطلاعات آنلاین می‌خوانند را به خود جلب می‌کند. اولاً، افرادی که با اطلاعات نادرست مواجه می‌شوند، تمایل دارند حداقل در ابتدا آن را باور کنند. ثانیاً، رسانه‌های الکترونیکی و چاپی اغلب بسیاری از انواع اطلاعات نادرست را قبل از اینکه در محتوای در دسترس عموم ظاهر شوند، مسدود نمی‌کنند. ثالثاً، مقابله با اطلاعات نادرست پس از اینکه به طور گسترده منتشر شده باشد، می‌تواند تلاشی پرهزینه و نیازمند منابع فراوان باشد.

Knowing what happens when people initially encounter misinformation holds tremendous importance for estimating the potential for subsequent problems. Although it is fairly routine for individuals to come across information that is false, the question of exactly how – and when – we mentally label information as true or false has garnered philosophical debate. The dilemma is neatly summarized by a contrast between how the 17th-century philosophers René Descartes and Baruch Spinoza described human information engagement, with conflicting predictions that only recently have been empirically tested in robust ways. Descartes argued that a person only accepts or rejects information after considering its truth or falsehood; Spinoza argued that people accept all encountered information (or misinformation) by default and then subsequently verify or reject it through a separate cognitive process. In recent decades, empirical evidence from the research teams of Erik Asp of the University of Chicago and Daniel Gilbert at Harvard University, among others, has supported Spinoza’s account: people appear to encode all new information as if it were true, even if only momentarily, and later tag the information as being either true or false, a pattern that seems consistent with the observation that mental resources for skepticism physically reside in a different part of the brain than the resources used in perceiving and encoding.

دانستن اینکه چه اتفاقی می‌افتد وقتی افراد برای اولین بار با اطلاعات نادرست مواجه می‌شوند، از اهمیت بسیار زیادی برای تخمین پتانسیل مشکلات بعدی برخوردار است. اگرچه مواجهه افراد با اطلاعات نادرست نسبتاً رایج است، اما این سوال که دقیقاً چگونه و چه زمانی ما اطلاعات را به‌عنوان درست یا نادرست در ذهن خود برچسب می‌زنیم، بحث‌های فلسفی زیادی را به همراه داشته است. این معما به‌طور خلاصه در تقابل بین دیدگاه‌های دو فیلسوف قرن هفدهم، رنه دکارت و باروخ اسپینوزا، درباره نحوه تعامل انسان با اطلاعات بیان شده است. پیش‌بینی‌های متضاد این دو فیلسوف تنها در سال‌های اخیر به‌طور تجربی و قوی مورد آزمایش قرار گرفته‌اند. دکارت استدلال می‌کرد که یک فرد تنها پس از بررسی درست یا نادرست بودن اطلاعات، آن را می‌پذیرد یا رد می‌کند. در مقابل، اسپینوزا معتقد بود که افراد به‌طور پیش‌فرض تمام اطلاعات (یا اطلاعات نادرست) را می‌پذیرند و سپس در فرآیندی شناختی جداگانه آن را تأیید یا رد می‌کنند. در دهه‌های اخیر، شواهد تجربی از تیم‌های تحقیقاتی اریک آسپ از دانشگاه شیکاگو و دانیل گیلبرت از دانشگاه هاروارد، و دیگران، از دیدگاه اسپینوزا حمایت کرده‌اند: به نظر می‌رسد که افراد تمام اطلاعات جدید را به‌عنوان درست رمزگذاری می‌کنند، حتی اگر این پذیرش موقت باشد، و سپس در مرحله‌ای جداگانه اطلاعات را به‌عنوان درست یا نادرست برچسب می‌زنند. این الگو با این مشاهده هم‌خوانی دارد که منابع ذهنی لازم برای شک‌گرایی در بخشی متفاوت از مغز نسبت به منابعی که برای درک و رمزگذاری اطلاعات استفاده می‌شوند، قرار دارند.

ترجمه پاراگراف 6 و 7 کتاب آیلتس کمبریج 19 – ریدینگ 3 تست 1

What about our second observation that misinformation often can appear in electronic or print media without being preemptively blocked? In support of this, one might consider the nature of regulatory structures in the United States: regulatory agencies here tend to focus on post hoc detection of broadcast information. Organizations such as the Food and Drug Administration (FDA) offer considerable monitoring and notification functions, but these roles typically do not involve preemptive censoring. The FDA oversees direct-to-consumer prescription drug advertising, for example, and has developed mechanisms such as the ‘Bad Ad’ program, through which people can report advertising in apparent violation of FDA guidelines on drug risks. Such programs, although laudable and useful, do not keep false advertising off the airwaves. In addition, even misinformation that is successfully corrected can continue to affect attitudes.

درباره مشاهده دوم ما که اطلاعات نادرست اغلب می‌تواند در رسانه‌های الکترونیکی یا چاپی ظاهر شود بدون اینکه از قبل مسدود شده باشد، چه می‌توان گفت؟ برای تأیید این موضوع، می‌توان به ماهیت ساختارهای نظارتی در ایالات متحده اشاره کرد: سازمان‌های نظارتی در این کشور معمولاً بر شناسایی پس‌از‌وقوع اطلاعات پخش‌شده تمرکز می‌کنند. سازمان‌هایی مانند سازمان غذا و دارو (FDA) عملکردهای نظارتی و اطلاع‌رسانی قابل توجهی ارائه می‌دهند، اما این نقش‌ها معمولاً شامل سانسور پیش‌گیرانه نمی‌شوند. به عنوان مثال، FDA بر تبلیغات مستقیم داروهای تجویزی به مصرف‌کنندگان نظارت دارد و مکانیسم‌هایی مانند برنامه ‘تبلیغ بد’ (Bad Ad) را توسعه داده است که از طریق آن مردم می‌توانند تبلیغاتی را که به نظر می‌رسد قوانین FDA درباره خطرات داروها را نقض می‌کنند، گزارش دهند. چنین برنامه‌هایی، هرچند قابل تحسین و مفید هستند، اما مانع از پخش تبلیغات نادرست نمی‌شوند. علاوه بر این، حتی اطلاعات نادرستی که با موفقیت اصلاح می‌شوند، ممکن است همچنان بر نگرش‌ها تأثیر بگذارند.

This leads us to our third observation: a campaign to correct misinformation, even if rhetorically compelling, requires resources and planning to accomplish necessary reach and frequency. For corrective campaigns to be persuasive, audiences need to be able to comprehend them, which requires either effort to frame messages in ways that are accessible or effort to educate and sensitize audiences to the possibility of misinformation. That some audiences might be unaware of the potential for misinformation also suggests the utility of media literacy efforts as early as elementary school. Even with journalists and scholars pointing to the phenomenon of ‘fake news’, people do not distinguish between demonstrably false stories and those based in fact when scanning and processing written information.

این موضوع ما را به مشاهده سوم می‌رساند: یک کمپین برای اصلاح اطلاعات نادرست، حتی اگر از نظر بیانی قوی و متقاعدکننده باشد، به منابع و برنامه‌ریزی نیاز دارد تا بتواند به دسترسی و تکرار لازم دست یابد. برای اینکه کمپین‌های اصلاحی متقاعدکننده باشند، مخاطبان باید بتوانند آن‌ها را درک کنند، که این امر مستلزم تلاش برای ارائه پیام‌ها به روشی قابل فهم یا تلاش برای آموزش و حساس‌سازی مخاطبان نسبت به امکان وجود اطلاعات نادرست است. این واقعیت که برخی از مخاطبان ممکن است از پتانسیل وجود اطلاعات نادرست آگاه نباشند، نشان‌دهنده مفید بودن تلاش‌ها برای افزایش سواد رسانه‌ای از همان دوران ابتدایی است. حتی با وجود اینکه روزنامه‌نگاران و محققان به پدیده «اخبار جعلی» اشاره می‌کنند، مردم هنگام بررسی و پردازش اطلاعات نوشتاری، بین داستان‌های آشکارا نادرست و آن‌هایی که بر اساس واقعیت هستند، تمایز قائل نمی‌شوند.

ترجمه پاراگراف 8 کتاب آیلتس کمبریج 19 – ریدینگ 3 تست 1

We live at a time when widespread misinformation is common. Yet at this time many people also are passionately developing potential solutions and remedies. The journey forward undoubtedly will be a long and arduous one. Future remedies will require not only continued theoretical consideration but also the development and maintenance of consistent monitoring tools – and a recognition among fellow members of society that claims which find prominence in the media that are insufficiently based in scientific consensus and social reality should be countered. Misinformation arises as a result of human fallibility and human information needs. To overcome the worst effects of the phenomenon, we will need coordinated efforts over time, rather than any singular one-time panacea we could hope to offer.

ما در زمانی زندگی می‌کنیم که اطلاعات نادرست گسترده، امری رایج است. با این حال، در همین زمان بسیاری از افراد نیز با اشتیاق در حال توسعه راه‌حل‌ها و درمان‌های بالقوه هستند. مسیر پیش‌رو بدون شک طولانی و دشوار خواهد بود. راه‌حل‌های آینده نه تنها به بررسی‌های نظری ادامه‌دار نیاز دارند، بلکه به توسعه و حفظ ابزارهای نظارتی پایدار و همچنین به پذیرش این موضوع از سوی اعضای جامعه نیازمندند که ادعاهایی که در رسانه‌ها برجسته می‌شوند ولی به اندازه کافی بر اساس اجماع علمی و واقعیت‌های اجتماعی نیستند، باید مورد مقابله قرار گیرند. اطلاعات نادرست به دلیل خطاپذیری انسان و نیازهای اطلاعاتی او به وجود می‌آید. برای غلبه بر بدترین اثرات این پدیده، ما به تلاش‌های هماهنگ و مستمر در طول زمان نیاز داریم، نه به یک راه‌حل یک‌باره و معجزه‌آسا که ممکن است به آن امید داشته باشیم.

برای یادگیری و آماده سازی برای آزمون آیلتس از صفر تا 100 ، کتاب های آیلتس مایندست را حتما بخوانید.

Mindset for IELTS بسیار به روز است و تمرین های مشابه آزمون اصلی را دارد.

  • Fazel Ahmadzadeh
  • چهارشنبه ۱ اسفند ۰۳

ترجمه کتاب آیلتس کمبریج 19 | ریدینگ 2 تست 1

ترجمه کتاب آیلتس کمبریج 19 | ریدینگ 2 تست 1

در این پست ترجمه کتاب آیلتس کمبریج 19 | ریدینگ 2 تست 1 یا Cambridge 19 Reading Passage 2 Test 1 را می خوانیم.

چرا ترجمه فارسی کتاب کمبریج 19 را بخوانیم؟

دانستن معنی دقیق متن ریدینگ آیلتس به شما کمک می کند تا بخشی های تست زنی IELTS را پوشش دهید. چطور؟ 

  • یکبار تست کنید که آیا اگر با وقت کافی تمام متن را متوجه شوید، آیا می توانید تمام تست های ریدینگ آیلتس را بزنید یا نه. اگر تمام تست ها را درست جواب دادید، یعنی باید روی دامنه لغات خود و مدیریت زمان تمرکز کنید.

همچنین لغات و عبارات مهم در این پست مشخص شده اند. من فاضل احمدزاده مدرس آیلتس از سایت English Partner هستم.

The pirates of the ancient Mediterranean

In the first and second millennia BCE, pirates sailed around the Mediterranean, attacking ships and avoiding pursuers

دزدان دریایی مدیترانه باستان

در هزاره‌های اول و دوم قبل از میلاد، دزدان دریایی در سراسر مدیترانه به کشتی‌رانی می‌پرداختند و به کشتی‌ها حمله می‌کردند و از تعقیب‌کنندگان خود فرار می‌کردند.

ترجمه پاراکراف اول کتاب Cambridge 19 - Test 1 - Reading 1

A- When one mentions pirates, an image springs to most people's minds of a crew of misfits, daredevils, and adventurers in command of a tall sailing ship in the Caribbean Sea. Yet from the first to the third millennium BCE, thousands of years before these swashbucklers began spreading fear across the Caribbean, pirates prowled the Mediterranean, raiding merchant ships and threatening vital trade routes. However, despite all efforts and the might of various ancient states, piracy could not be stopped. The situation remained unchanged for thousands of years. Only when the pirates directly threatened the interests of ancient Rome did the Roman Republic organise a massive fleet to eliminate piracy. Under the command of the Roman general Pompey, Rome eradicated piracy, transforming the Mediterranean into 'Mare Nostrum (Our Sea).

الف- وقتی صحبت از دزدان دریایی به میان می‌آید، تصویری که در ذهن بیشتر مردم شکل می‌گیرد، گروهی از افراد ناجور، ماجراجو و بی‌پروا است که بر یک کشتی بادبانی بلند در دریای کارائیب فرمانروایی می‌کنند. با این حال، از هزاره اول تا سوم قبل از میلاد، هزاران سال قبل از اینکه این دزدان دریایی ترس را در سراسر کارائیب گسترش دهند، دزدان دریایی در مدیترانه به کمین می‌نشستند، به کشتی‌های تجاری حمله می‌کردند و مسیرهای تجاری حیاتی را تهدید می‌کردند. با این وجود، علیرغم تمام تلاش‌ها و قدرت دولت‌های باستانی مختلف، دزدی دریایی متوقف نشد. این وضعیت برای هزاران سال بدون تغییر باقی ماند. تنها زمانی که دزدان دریایی مستقیماً منافع روم باستان را تهدید کردند، جمهوری روم ناوگان عظیمی را برای ریشه‌کن کردن دزدی دریایی سازماندهی کرد. تحت فرماندهی پومپه، ژنرال رومی، روم دزدی دریایی را از بین برد و مدیترانه را به «ماره نوستروم» (دریای ما) تبدیل کرد.

B- Although piracy in the Mediterranean is first recorded in ancient Egypt during the reign of Pharaoh Amenhotep III (c 1390-1353 BCE), it is reasonable to assume it predated this powerful civilisation. This is partly due to the great importance the Mediterranean held at this time, and partly due to its geography. While the Mediterranean region is predominantly fertile, some parts are rugged and hilly, even mountainous. In the ancient times, the inhabitants of these areas relied heavily on marine resources, including fish and salt. Most had their own boats, possessed good seafaring skills, and unsurpassed knowledge of the local coastline and sailing routes. Thus, it is not surprising that during hardships, these men turned to piracy. Geography itself further benefited the pirates, with the numerous coves along the coast providing places for them to hide their boats and strike undetected. Before the invention of ocean-going caravels in the 15th century, ships could not easily cross long distances over open water. Thus, in the ancient world most were restricted to a few well-known navigable routes that followed the coastline. Caught in a trap, a slow merchant ship laden with goods had no other option but to surrender. In addition, knowledge of the local area helped the pirates to avoid retaliation once a state fleet arrived.

ب- اگرچه دزدی دریایی در مدیترانه برای اولین بار در دوران فرعون آمنهوتپ سوم (حدود ۱۳۹۰ تا ۱۳۵۳ قبل از میلاد) در مصر باستان ثبت شده است، منطقی است که فرض کنیم این پدیده پیش از این تمدن قدرتمند نیز وجود داشته است. این موضوع تا حدی به دلیل اهمیت فوق‌العاده‌ای است که مدیترانه در آن زمان داشت و تا حدی نیز به دلیل جغرافیای خاص آن. در حالی که منطقه مدیترانه عمدتاً حاصلخیز است، برخی از بخش‌های آن ناهموار و کوهستانی هستند. در دوران باستان، ساکنان این مناطق به شدت به منابع دریایی مانند ماهی و نمک وابسته بودند. اکثر آن‌ها قایق‌های خود را داشتند، مهارت‌های دریانوردی خوبی داشتند و دانش بی‌نظیری از خطوط ساحلی و مسیرهای دریایی محلی داشتند. بنابراین، جای تعجب نیست که در زمان‌های سخت، این افراد به دزدی دریایی روی آوردند. جغرافیای منطقه نیز به نفع دزدان دریایی بود، زیرا خلیج‌های متعدد کنار ساحل مکان‌هایی را برای پنهان کردن قایق‌ها و حمله‌های غافلگیرانه فراهم می‌کرد. قبل از اختراع کشتی‌های اقیانوس‌پیما در قرن پانزدهم، کشتی‌ها نمی‌توانستند به راحتی مسافت‌های طولانی را در آب‌های آزاد طی کنند. بنابراین، در دنیای باستان، اکثر کشتی‌ها به چند مسیر شناخته‌شده نزدیک به ساحل محدود می‌شدند. یک کشتی تجاری کند و پر از بار، در دام افتاده، چاره‌ای جز تسلیم شدن نداشت. علاوه بر این، آشنایی دزدان دریایی با منطقه به آن‌ها کمک می‌کرد تا پس از رسیدن ناوگان دولتی، از انتقام‌جویی اجتناب کنند.

 

C- One should also add that it was not unknown in the first and second millennia BCE for governments to resort to pirates' services, especially during wartime, employing their skills and numbers against their opponents. A pirate fleet would serve in the first wave of attack, preparing the way for the navy. Some of the regions were known for providing safe harbours to pirates, who, in return, boosted the local economy.

ج- همچنین باید اضافه کرد که در هزاره‌های اول و دوم قبل از میلاد، این امر ناشناخته نبود که دولت‌ها به خدمات دزدان دریایی متوسل شوند، به‌ویژه در زمان جنگ، و از مهارت‌ها و تعداد آن‌ها برای مقابله با دشمنان خود استفاده کنند. یک ناوگان دزدان دریایی اغلب در موج اول حمله شرکت می‌کرد و راه را برای نیروی دریایی اصلی هموار می‌ساخت. برخی از مناطق نیز به دلیل ارائه پناهگاه‌های امن به دزدان دریایی شناخته شده بودند و در ازای آن، دزدان دریایی به رونق اقتصاد محلی کمک می‌کردند.

D- The first known record of a named group of Mediterranean pirates, made during the rule of ancient Egyptian Pharaoh Akhenaten (c 1353-1336 BCE), was in the Amarna Letters. These were extracts of diplomatic correspondence between the pharaoh and his allies, and covered many pressing issues, including piracy. It seems the pharaoh was troubled by two distinct pirate groups, the Lukka and the Sherden. Despite the Egyptian fleet's best efforts, the pirates continued to cause substantial disruption to regional commerce. In the letters, the king of Alashiya (modern Cyprus) rejected Akhenaten's claims of a connection with the Lukka (based in modern-day Turkey). The king assured Akhenaten he was prepared to punish any of his subjects involved in piracy.

د- اولین سند شناخته‌شده از یک گروه نام‌دار دزدان دریایی مدیترانه، در دوران فرعون آخناتون (حدود ۱۳۵۳ تا ۱۳۳۶ قبل از میلاد) از مصر باستان، در نامه‌های آمارنا ثبت شده است. این نامه‌ها بخش‌هایی از مکاتبات دیپلماتیک بین فرعون و متحدانش بودند و مسائل مهم بسیاری از جمله دزدی دریایی را پوشش می‌دادند. به نظر می‌رسد فرعون از دو گروه متمایز دزدان دریایی، یعنی «لوکا» و «شردن»، نگران بود. علیرغم تلاش‌های بهترین نیروهای ناوگان مصر، دزدان دریایی همچنان باعث اختلالات قابل توجهی در تجارت منطقه‌ای می‌شدند. در این نامه‌ها، پادشاه آلاشییا (قبرس امروزی) ادعای آخناتون مبنی بر ارتباط با لوکا (که در ترکیه امروزی مستقر بودند) را رد کرد. پادشاه به آخناتون اطمینان داد که آماده است هر یک از اتباع خود را که در دزدی دریایی مشارکت داشته‌اند، مجازات کند.

E- The ancient Greek world's experience of piracy was different from that of Egyptian rulers. While Egypt's power was land-based, the ancient Greeks relied on the Mediterranean in almost all aspects of life, from trade to warfare. Interestingly, in his works the Iliad and the Odyssey, the ancient Greek writer Homer not only condones, but praises the lifestyle and actions of pirates. The opinion remained unchanged in the following centuries. The ancient Greek historian Thucydides, for instance, glorified pirates' daring attacks on ships or even cities. For Greeks, piracy was a part of everyday life. Even high-ranking members of the state were not beyond engaging in such activities. According to the Greek orator Demosthenes, in 355 BCE, Athenian ambassadors made a detour from their official travel to capture a ship sailing from Egypt, taking the wealth found onboard for themselves! The Greeks' liberal approach towards piracy does not mean they always tolerated it, but attempts to curtail piracy were hampered by the large number of pirates operating in the Mediterranean.

ه- تجربه دنیای یونان باستان از دزدی دریایی با تجربه حاکمان مصر متفاوت بود. در حالی که قدرت مصر بر پایه زمین استوار بود، یونانیان باستان در تقریباً تمام جنبه‌های زندگی خود، از تجارت تا جنگ، به مدیترانه وابسته بودند. جالب اینجاست که هومر، نویسنده یونانی، در آثار خود یعنی ایلیاد و ادیسه، نه تنها اقدامات و سبک زندگی دزدان دریایی را تأیید می‌کند، بلکه آن را ستایش نیز می‌نماید. این دیدگاه در قرن‌های بعد نیز بدون تغییر باقی ماند. برای مثال، تاریخ‌نگار یونانی توسیدیدس، حملات جسورانه دزدان دریایی به کشتی‌ها یا حتی شهرها را تمجید می‌کرد. برای یونانیان، دزدی دریایی بخشی از زندگی روزمره بود. حتی اعضای بلندپایه دولت نیز از مشارکت در چنین فعالیت‌هایی ابایی نداشتند. بر اساس گفته‌های خطیب یونانی دموستن، در سال ۳۵۵ قبل از میلاد، سفیران آتنی در مسیر سفر رسمی خود، انحرافی ایجاد کردند تا یک کشتی در حال حرکت از مصر را تصاحب کنند و ثروت موجود در آن را برای خود بردارند! رویکرد آزادانه یونانیان نسبت به دزدی دریایی به این معنا نبود که آن‌ها همیشه آن را تحمل می‌کردند، اما تلاش‌ها برای محدود کردن دزدی دریایی به دلیل تعداد زیاد دزدان دریایی فعال در مدیترانه، با مشکل مواجه می‌شد.

F- The rising power of ancient Rome required the Roman Republic to deal with piracy in the Mediterranean. While piracy was a serious issue for the Republic, Rome profited greatly from its existence. Pirate raids provided a steady source of slaves, essential for Rome's agriculture and mining industries. But this arrangement could work only while the pirates left Roman interests alone. Pirate attacks on grain ships, which were essential to Roman citizens, led to angry voices in the Senate, demanding punishment of the culprits. Rome, however, did nothing, further encouraging piracy. By the 1st century BCE, emboldened pirates kidnapped prominent Roman dignitaries, asking for a large ransom to be paid. Their most famous hostage was none other than Julius Caesar, captured in 75 BCE.

و- قدرت فزاینده روم باستان، جمهوری روم را مجبور کرد تا با مسئله دزدی دریایی در مدیترانه مقابله کند. در حالی که دزدی دریایی برای جمهوری روم یک مشکل جدی بود، روم به طور قابل توجهی از وجود آن سود می‌برد. حملات دزدان دریایی منبع ثابتی از برده‌ها را فراهم می‌کرد که برای صنایع کشاورزی و معدن‌داری روم ضروری بودند. اما این توافق تنها تا زمانی کار می‌کرد که دزدان دریایی منافع روم را تحت تأثیر قرار ندهند. حملات دزدان دریایی به کشتی‌های حامل غلات، که برای شهروندان رومی حیاتی بودند، باعث شد صدای اعتراض در سنا بلند شود و خواستار مجازات مجرمان شوند. با این حال، روم اقدامی نکرد و این موضوع به تشویق بیشتر دزدی دریایی انجامید. تا قرن اول قبل از میلاد، دزدان دریایی جسورتر شدند و شخصیت‌های برجسته رومی را ربودند و درخواست باج‌های کلان کردند. مشهورترین گروگان آن‌ها کسی نبود جز ژولیوس سزار، که در سال ۷۵ قبل از میلاد اسیر شد.

G - By now, Rome was well aware that pirates had outlived their usefulness. The time had come for concerted action. In 67 BCE, a new law granted Pompey vast funds to combat the Mediterranean menace. Taking personal command, Pompey divided the entire Mediterranean into 13 districts, assigning a fleet and commander to each. After cleansing one district of pirates, the fleet would join another in the next district. The process continued until the entire Mediterranean was free of pirates. Although thousands of pirates died at the hands of Pompey's troops, as a long-term solution to the problem, many more were offered land in fertile areas located far from the sea. Instead of a maritime menace, Rome got productive farmers that further boosted its economy.

گ- تا این زمان، روم به خوبی آگاه بود که دزدان دریایی دیگر مفید نیستند. زمان اقدام جدی فرا رسیده بود. در سال ۶۷ قبل از میلاد، قانون جدیدی تصویب شد که به پومپه بودجه گسترده‌ای برای مقابله با تهدید دزدان دریایی در مدیترانه اعطا کرد. پومپه با گرفتن فرماندهی شخصی، کل مدیترانه را به ۱۳ منطقه تقسیم کرد و به هر منطقه یک ناوگان و فرمانده اختصاص داد. پس از پاکسازی یک منطقه از دزدان دریایی، ناوگان به منطقه بعدی می‌رفت و این روند ادامه می‌یافت تا زمانی که تمام مدیترانه از وجود دزدان دریایی پاک شود. اگرچه هزاران دزد دریایی توسط نیروهای پومپه کشته شدند، اما به عنوان یک راه‌حل بلندمدت برای این مشکل، به بسیاری از آن‌ها زمین‌هایی در مناطق حاصلخیز دور از دریا پیشنهاد شد. به جای یک تهدید دریایی، روم کشاورزانی بهره ور به دست آورد که اقتصاد آن را بیشتر تقویت کردند.

برای یادگیری اصولی، حتما با کتاب های آیلتس مایندست شروع کنید. کتاب Mindset for IELTS متد آموزشی جدیدی دارد و تمرین های بسیار اصولی و آموزشی استانداردی ارائه می دهد.

  • Fazel Ahmadzadeh
  • دوشنبه ۲۹ بهمن ۰۳

نمونه رایتینگ آیلتس نمره 7 به بالا برای موضوع Hobbies

نمونه رایتینگ آیلتس نمره 7 به بالا برای موضوع Hobbies

نمونه رایتینگ آیلتس

ابتدا به موضوع رایج رایتینگ آیلتس می پردازیم و سپس نمونه Writing را خواهیم خواهند.

Simon ادعا کرده که این رایتینگ نمره 9 میگیره، ولی من بعید میدونم بالاتر از 7.5 بتونه بگیره.

مطلب مرتبط: آموزش رایتینگ آیلتس

دو نکته آموزشی مربوط به این رایتینگ را نیز بررسی خواهیم کرد:

  • عبارات کاربردی انگلیسی
  • گرامرهای مناسب برای اخذ نمره 7 به بالا

تاپیک رایتینگ آیلتس مربوط به سرگرمی

Some people believe that hobbies need to be difficult to be enjoyable.

To what extent do you agree or disagree?

ترجمه: برخی مردم اعتقاد دارند که سرگرمی ها برای اینکه لذت بخش باشند، باید سخت باشند.

تا چه اندازه با این جمله موافق یا مخالف هستید؟

کلمات کلیدی مربوط به این تاپیک

  • Some people (محدوده افراد مورد بررسی مهم هستند)
  • Hobbies
  • Difficult (or easy) در تاپیک به آسان بودن سرگرمی اشاره نشده ولی نقطه مقابل مشکل است.

این انشا از نوع Opinion است و در 4 پاراگراف Develop شده است.

Introduction مربوط به این انشا

Some hobbies are relatively easy, while others present more of a challenge. Personally, I believe that both types of hobby can be fun, and I therefore disagree with the statement that hobbies need to be difficult in order to be enjoyable.

بعضی از سرگرمی ها نسبتاً آسان هستند ، در حالی که برخی دیگر چالش بیشتری را ارائه می دهند (یعنی مشکل تر هستند). من شخصاً معتقدم که هر دو نوع سرگرمی می توانند سرگرم کننده باشند و من به همین دلیل با این گفته مخالفم که سرگرمی ها برای لذت بردن، باید سخت باشند.

  • ساختارهای گرامری مناسب که در این پاراگراف استفاده شده اند: While, Both, Therefore, In order to
  • اگر نحوه استفاده از ساختارهای بالا را نمی دانید، برای اخذ نمره 7 ، حتما باید این ساختارهای گرامر را یاد بگیرید.

پاراگراف اول مربوط به Body

On the one hand, many people enjoy easy hobbies. One example of an activity that is easy for most people is swimming. This hobby requires very little equipment, it is simple to learn, and it is inexpensive. I remember learning to swim at my local swimming pool when I was a child, and it never felt like a demanding or challenging experience. Another hobby that I find easy and fun is photography. In my opinion, anyone can take interesting pictures without knowing too much about the technicalities of operating a camera. Despite being straightforward, taking photos is a satisfying activity.

  • ایده اصلی این پاراگراف: بسیاری از مردم از سرگرمی های ساده لذت می برند.
  • مثال بیان شده Swimming و Photography

از یک طرف ، بسیاری از مردم از سرگرمی های ساده لذت می برند. یک نمونه فعالیتی که برای اکثر افراد آسان است شنا کردن است. این سرگرمی به تجهیزات بسیار کمی نیاز دارد ، یادگیری آن ساده و ارزان است. یادم است که هنگام کودکی شنا کردن را در استخر محله خودم یاد گرفتم و هرگز احساس یک تجربه سخت یا چالش برانگیز نداشتم. سرگرمی دیگری که به نظر من آسان و سرگرم کننده است عکاسی است. به نظر من ، هر کسی می تواند بدون دانستن زیاد در مورد مشخصات فنی کار کردن با دوربین ، عکسهای جالبی را بگیرد. علی رغم ساده بودن ، گرفتن عکس یک فعالیت رضایت بخش است.

  • کلیشه برای بیان مثال در پاراگراف One example of an activity that is easy for most people
  • به نظر من جمله بالا رو بهتر بود اینطور بنویسه:
  • This hobby requires very little equipment since it is simple to learn, and inexpensive.
  • ساختارهای گرامری مناسب در این پاراگراف رایتینگ آیلتس : On the one hand, despite

پاراگراف دوم مربوط به Body

On the other hand, difficult hobbies can sometimes be more exciting. If an activity is more challenging, we might feel a greater sense of satisfaction when we manage to do it successfully. For example, film editing is a hobby that requires a high level of knowledge and expertise. In my case, it took me around two years before I became competent at this activity, but now I enjoy it much more than I did when I started. I believe that many hobbies give us more pleasure when we reach a higher level of performance because the results are better and the feeling of achievement is greater.

از طرف دیگر ، سرگرمی های دشوار گاهی می توانند هیجان انگیز تر باشند. اگر یک فعالیت چالش برانگیزتر است ، ممکن است هنگامی که موفق به انجام آن شویم ، احساس رضایت بیشتری کنیم. به عنوان مثال ، تدوین فیلم سرگرمی است که نیاز به دانش و تخصص بالایی دارد. در مورد من ، حدوداً دو سال طول کشید تا اینکه در این فعالیت حرفه ای شوم ، اما در حال حاضر بیشتر از زمانی که شروع کردم، لذت می برم. من معتقدم وقتی که به سطح عملکرد بالاتری می رسیم، بسیاری از سرگرمی ها به ما لذت بیشتری می بخشند، چون نتایج بدست آمده بهتر هستند و حس موفقیت بیشتر است.

پاراگراف نتیجه گیری

In conclusion, simple hobbies can be fun and relaxing, but difficult hobbies can be equally pleasurable for different reasons.

در پایان ، سرگرمی های ساده می توانند سرگرم کننده و آرامش بخش باشند ، اما سرگرمی های دشوار به دلایل مختلف می توانند به همان اندازه لذت بخش باشند.

نکته پاراگراف نویسی رایتینگ: برای ساپورت هر دو پاراگراف بدنه این Writing از مثال استفاده شده است.

برای تصحیح رایتینگ آیلتس خود به من در تلگرام یا واتس اپ پیام دهید.

  • Fazel Ahmadzadeh
  • پنجشنبه ۱۴ فروردين ۹۹

پادکست اول 6 دقیقه انگلیسی با بی بی سی – مدیتیشن و مغز

پادکست اول 6 دقیقه انگلیسی با بی بی سی – مدیتیشن و مغز

پادکست های 6 Minute English از سری آموزش های سایت BBC Learning English ، یک منبع عالی برای یادگیری لغات انگلیسی و تقویت لیسنینگ است.

در وبلاگ آموزش آیلتس ، هر درس این مجموعه به همراه ترجمه فارسی متن و لغات جدید برای شما عزیزان فراهم شده است.

برای دانلود فایل صوتی مربوط به هر درس به بخش تماس با من مراجعه کنید، تا فایل صوتی در تلگرام برای شما ارسال شود.

سطح این درس: متوسط Intermediate

عنوان درس: مدیتیشن و مغز Meditation and the brain


 

معرفی درس

Meditating can change your mind - that's the opinion of some experts. Listen to this episode of 6 Minute English as Sam and Neil discuss the effects of meditating on your brain and teach you some useful English vocabulary along the way.

مدیتیشن می تواند ذهن شما را تغییر دهد - این نظر برخی کارشناسان است. این قسمت از 6 دقیقه انگلیسی که سام و نیل در مورد تاثیر مدیتیشن بر مغز شما صحبت می کنند و واژگان انگلیسی مفیدی را در ادامه به شما یاد می دهند، گوش دهید.


سوال این هفته:

Question: What is the meaning of the Tibetan word for ‘meditation’? Is it… a) to relax b) to feel blissful c) to become familiar

[The answer is at the end of the program.]

سؤال: معنای کلمه Tibetan برای "مدیتیشن" چیست؟ الف: استراحت کردن ب: احساس سعادت داشتن ج: آشنا شدن

[پاسخ در پایان برنامه است.]


لغات انگلیسی مهم این درس

Neuroscience

science concerning the workings of the nervous system and brain

علمی در مورد عملکرد سیستم عصبی و مغز

compassion

attitude wishing everyone to be free from all physical and mental suffering

نگرشی که برای همه آرزو می کند که از همه رنج های جسمی و روحی رهایی یابند

a flash of insight

a sudden moment of understanding something previously not understood; also known as an Aha! Moment

لحظه ناگهانی درک چیزی که قبلاً درک نشده بود. همچنین به عنوان لحظه آها! شناخته می شود!

neuroplasticity

the brain’s ability to restructure its neural, electrical pathways in response to purposeful activity

توانایی مغز در بازسازی مسیرهای عصبی و الکتریکی خود در پاسخ به فعالیت هدفمند

brain circuits

groups of interconnected neurons that perform a specific function when activated

گروه نورون های بهم پیوسته که هنگام فعال سازی عملکرد خاصی را انجام می دهند

enduring

lasting over a long period of time

به مدت طولانی ادامه داشتن؛ پایدار و پایا


 

ترجمه فارسی متن پادکست 6 دقیقه انگلیسی

توجه: این متن و ترجمه ، لغت به لغت نیست.

Neil
Hello. This is 6 Minute English from BBC Learning English. I’m Neil.

سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من نیل هستم

Sam
And I’m Sam.

Neil
How do you relax, Sam?

تو چطوری آرام میشی ، سام؟

Sam
Well, I love watching movies and I go swimming.

خب ، من عاشق تماشای فیلم هستم و شنا می کنم.

Neil
One thing that millions of people around the world do is meditate to relax and that’s the subject of our program. We’ll be looking at experiments by scientists in the US into the Buddhist practice of meditation. We’ll find out how Tibetan monks use meditation techniques to focus better and manage their emotions.

یک کاری که میلیون ها انسان در سراسر جهان انجام می دهند این است که برای استراحت مراقبه (مدیتیت) می کنند و این موضوع برنامه ماست. ما به آزمایش های دانشمندان در ایالات متحده در مورد مراقبه بودایی خواهیم پرداخت. ما درخواهیم یافت که چگونه راهبان تبت از تکنیک های مراقبه برای تمرکز بهتر و مدیریت احساساتشان استفاده می کنند.

Sam
But what exactly is meditation? People just sitting cross-legged on the floor, thinking of nothing?!

اما مراقبه یا مدیتیشن دقیقا چیست؟ مردم فقط روی زمین می نشینند و به هیچ چیز فکر نمی کنند ؟!

Neil
There’s a lot more to it than that. After all, Buddhist meditation is an ancient practice – even science, according to some. Tibetan Buddhism, as embodied by the Dalai Lama, is what many people think of when you mention meditation. Which brings me to my quiz question.

مدیتیشن خیلی بیشتر از اینهاست. از این گذشته ، تعمق و ژرف اندیشی بودایی یک عمل باستانی است - بنا به گفته برخی ، حتی علم نیز هست. بودایی تبتی ، همانطور که توسط دالایی لاما تجسم یافته است ، همان چیزی است که بسیاری از افراد هنگام ذکر مراقبه به آن فکر می کنند. که من را به سوال مسابقه می رساند.

Sam
Which is..?

این سوال چه هست؟

Neil
What is the meaning of the Tibetan word for ‘meditation’? Is it…

a) to relax

b) to feel blissful

c) to become familiar

معنی کلمه تبتی برای "مراقبه و مدیتیشن" چیست؟

  • الف) استراحت کردن
  • ب) خوشبخت بودن
  • ج) آشنا شدن

Sam
I think it must be either a) to relax, or b) to feel blissful because they sound like positive states of mind. But I’m not sure about calling meditation a ‘science’, Neil. Isn’t it more like a philosophy or a lifestyle?

فکر می کنم باید آرامش پیدا کردن یا احساس خوشبختی داشتن باشد زیرا آنها مانند حالات ذهنی مثبت به نظر می رسند. اما مطمئن نیستم که مراقبه را "علم" بنامم. آیا این بیشتر شبیه یک فلسفه یا سبک زندگی نیست؟

Neil
Not according to Professor Richard Davidson of the Center for Healthy Minds. He spoke to Alejandra Martins of BBC World Service program Witness History about his remarkable scientific experiment which proved for the first time that meditation can actually change the brain.

طبق گفته پروفسور ریچارد دیویدسون از مرکز ذهن های سالم، این طور نیست. وی با الخاندرا مارتینز از برنامه سرویس جهانی BBC درباره تجربه علمی چشمگیر خود صحبت کرد که برای اولین بار ثابت کرد که مراقبه در واقع می تواند مغز را تغییر دهد.

Richard Davidson
When I first met His Holiness the Dalai Lama it was 1972. He challenged me, he said, ‘I understand that you’ve been using tools of modern neuroscience to study anxiety and depression. Why can’t you use those same tools to study kindness and to study compassion?’

وقتی اولین بار با حضرت دالایی لاما آشنا شدم ، سال 1972 بود. او من را به چالش کشید و گفت من می فهمم که شما برای مطالعه اضطراب و افسردگی از ابزارهای علوم عصبی مدرن استفاده کرده اید. چرا نمی توانید از همان ابزارها برای مطالعه مهربانی و مطالعه شفقت استفاده کنید؟

Neil
Neuroscience is the scientific study of the workings of the human brain and nervous system. Professor Davidson measured negative mental states like depression, in contrast to positive attitudes such as compassion – that’s the wish for everyone to be free from suffering.

علوم اعصاب یک مطالعه علمی از عملکرد مغز و سیستم عصبی انسان است. پروفسور دیویدسون بر خلاف نگرش های مثبت مانند دلسوزی ، حالت های روانی منفی مانند افسردگی را اندازه گیری کرد - این آرزوی همه برای رهایی از رنج است.

Sam
Right. In his test, Buddhist monks sent out loving thoughts to everyone equally – to friends, enemies and strangers as well as to themselves.

درست است. پروفسور در آزمایش خود، راهبان بودایی افکار دوست داشتنی را به همگان فرستادند - به دوستان ، دشمنان و غریبه ها و همچنین برای خودشان.

Neil
Compassionate thoughts such as ‘May you be happy and peaceful’, ‘May you not suffer’. And the results were astonishing!

افکار دلسوزانه مانند "ممکن است شما شاد و آرام باشید" ، "ممکن است رنج نبرید". و نتایج حیرت انگیز بود!

Sam
What did they show, Neil?

آنها چه چیزی را نشان دادند ، نیل؟

Neil
Very high levels of gamma oscillations – now that’s brain waves showing increased connections between different parts of the brain. This is what you or I might experience as a flash of insight – a moment of sudden understanding and clarity. For us, it might last less than a second. But for these experienced Buddhist monks, the gamma waves lasted minutes! Furthermore, as Richard Davidson explains, brain changes as a result of meditation can be long lasting.

سطح بسیار بالایی از نوسانات گاما - موجهای مغزی که ارتباط بین قسمتهای مختلف مغز را نشان می دهد. این همان چیزی است که شما یا من ممکن است به عنوان یک بینش آنی تجربه کنیم - لحظه ای از درک و فهم ناگهانی. برای ما ، ممکن است کمتر از یک ثانیه طول بکشد. اما برای این راهبان با تجربه بودایی ، امواج گاما دقایقی به طول انجامید! علاوه بر این ، همانطور که ریچارد دیویدسون توضیح می دهد ، تغییرات مغز در نتیجه مدیتیشن می تواند ماندگار باشد.

Richard Davidson
There is no question at this point in time based upon the current science that has been conducted over the last 10 years, that meditation can change the brain in enduring ways; and the circuits that are involved are multiple, but they include circuits that are important for regulating attention and regulating emotion.

در این مقطع زمانی بر اساس علم فعلی که طی 10 سال گذشته انجام شده است ، هیچ سؤالی وجود ندارد ، که مدیتیشن می تواند مغز را به روش های ماندگار تغییر دهد. و مدارهایی که درگیر هستند متعدد هستند ، اما مدارهایی را شامل می شوند که برای تنظیم توجه و تنظیم احساسات مهم هستند.

Neil
So, this was proof of neuroplasticity – our brain’s ability to change in response to conscious effort. In other words, the meditating monks were intentionally remolding their minds in more positive ways!

بنابراین ، این اثبات پلاستیسیتی عصب بود - توانایی مغز ما در پاسخ به تلاش آگاهانه. به عبارت دیگر ، راهبان مراقبه عمداً ذهن خود را از راههای مثبت تر بازسازی می کردند!

Sam
And this was possible because the brain circuits – different parts of the brain responsible for different functions – start talking to each other in new ways that created enduring – meaning long-lasting - changes.

و این ممکن بود زیرا مدارهای مغز - قسمتهای مختلف مغز که وظیفه های مختلفی را بر عهده دارند - با روشهای جدیدی که باعث ایجاد ماندگاری شده اند - صحبت کردن با یکدیگر را شروع می کنند.

Neil
The meditators gained insight into how their minds work. They were more focused and emotionally balanced and less likely to get upset. How cool is that?

مراقبین در مورد نحوه عملکرد ذهنشان بینشی به دست آوردند. آنها بیشتر متمرکز و از نظر احساسی متعادل بودند و کمتر ناراحت می شوند. چقدر باحاله؟

Sam
Pretty cool! But these Tibetan monks sound like Buddhas! They spend thousands of hours sitting in meditation. I’ve got to go to work, Neil! What good is meditation to me?

خیلی باحاله! اما این راهبان تبت مانند بودا به نظر می رسند! آنها هزاران ساعت را در مدیتیشن می گذرانند. من باید برم سر کار ، نیل! مراقبه برای من چه فایده دارد؟

Neil
Well, Sam, in fact the experiment showed that 30 minutes of meditation a day significantly increased feelings of loving kindness in new meditators too!

خب ، سام ، در واقع این آزمایش نشان داد که 30 دقیقه مراقبه در روز به طور قابل توجهی احساس مهربانی را در مراقبین جدید نیز افزایش می دهد!

Sam
OK, maybe I’ll give meditation a go after all. But not before I find out the answer to today’s quiz.

خب ، شاید من مدیتیشن را یه امتحانی کنم. اما نه قبل از اینکه جواب مسابقه امروز را دریابم.

Neil
Yes, I asked you what the Tibetan word for ‘meditation’ meant.

بله ، من از شما سؤال کردم که لغت تبتی "مدیتیشن" چیست.

Sam
And I said either a) to relax, or b) to feel blissful. And I’m feeling pretty confident of getting it right this time, Neil.

Neil
Well, Sam, if the answer came to you in a flash of insight then I’m afraid you need more practice because the correct answer is  c) to become familiar, in this case with more positive thoughts and emotions.

خب ، سم ، اگر جواب تو با بینش آنی به تو رسید ، متاسفم از اینکه به تمرین بیشتری احتیاج دارید ، زیرا جواب صحیح ج) آشنا شدن ، در این مورد با افکار و احساسات مثبت تر است.

Sam
You mean emotions like kindness and compassion – the thought wishing everyone to be free from their problems. What other vocabulary did we learn today, Neil?

منظورت از احساساتی مانند مهربانی و دلسوزی است – آرزویی که همه از مشکلات خود خلاص شوند. امروز چه واژگان دیگری را آموختیم ، نیل؟

Neil
Well, it turns out meditation is actually a science. Neuroscience in fact, which is the study of the human brain and nervous system. Meditation experiments proved neuroplasticity - the brain’s ability to restructure.

خب ، معلوم است که مراقبه در واقع یک علم است. در واقع علم اعصاب ، یعنی مطالعه مغز و سیستم عصبی انسان. آزمایش های مدیتیشن ، نوروپلاستیسیته را ثابت کردند - توانایی بازسازی مغز.

Sam
By generating and sending out the compassionate wish, ‘May all beings be happy’, Buddhist meditators change their brain circuits – different parts of the brain responsible for different functions. And this is an enduring change, meaning it lasts and increases over a long period of time.

با ایجاد و ارسال آرزوی دلسوزانه ، "ممکن است همه موجودات شاد باشند" ، مراقبان بودایی مدارهای مغز خود را تغییر می دهند - قسمتهای مختلفی از مغز که وظیفه های مختلفی را بر عهده دارد. و این یک تغییر پایدار است ، به معنای ماندگاری و افزایش آن در مدت زمان طولانی.

Neil
I must say, Sam, you took it pretty well when you guessed the wrong answer just then.

Sam
Thanks, Neil. I don’t like getting upset, so I’m trying out some breathing meditation! Breathing in the positive, breathing out the negative…

Neil
Join us again soon for another interesting discussion on 6 Minute English from BBC Learning English. Bye for now!

  • Fazel Ahmadzadeh
  • جمعه ۱ فروردين ۹۹

نمونه رایتینگ نمره 7 به بالا آیلتس با موضوع خرید وسایل غیر ضروری و اسراف

نمونه رایتینگ نمره 7 به بالا آیلتس با موضوع خرید وسایل غیر ضروری و اسراف

سمپل نمره 8 رایتینگ آیلتس

تاپیک یک زیر از موضوعات رایج و پرتکرار آیلتس نیست، اما اگر در آزمون آیلتس با آن مواجه شدید، نیاز دارید که ایده هایی در این رابطه داشته باشید.

رایتینگ Task 2 زیر به همراه ترجمه فارسی ارائه شده است.

عبارات بسیار کاربردی استفاده شده در این رایتینگ تسک 2

عبارات انگلیسی و کاربردی برای انشای آیلتس در متن رایتینگ مشخص شده است و لیست آن را می توانید در ادامه مطالعه کنید:

  • Get into debt مغروض شدن، بدهکار شدن
  • The desire to possess expensive items تمایل به مالکیت و خرید اقلام گران قیمت
  • Restraint محدودیت
  • Advertising propaganda پروپاگاندای تبلیغات
  • Proper counseling مشاوره مناسب
  • Mass media رسانه های جمعی
  • Rampant بی حد و حصر ، شایع
  • False pride غرور کاذب
  • Compulsive urge میل و اشتیاق بی اختیار
  • Self-contained individual افراد خوددار
  • Devastating result نتایج مخرب
  • Psychological abnormality ناهنجاری روانی

تاپیک IELTS Writing Task 2

Some people get into debt by buying things they don’t need and can’t afford. What are the reasons for this behavior? What action can be taken to prevent people from having this problem?

برخی از افراد با خرید چیزهایی که لازم ندارند و قادر به پرداخت آن نیستند ، دچار بدهی می شوند. دلایل این رفتار چیست؟ برای جلوگیری از بروز این مشکل چه اقدامی می توان انجام داد؟ (انشا از نوع Problem / Solution است و در 5 پاراگراف نوشته شده است)

3 پاراگراف مربوط به بدنه رایتینگ تسک 2

It is universal among humans to have the desire to possess expensive items. Some people who do not have any restraint when it comes to shopping and often face serious economic consequences. Such behavior can be due to advertising propaganda and it can be prevented by proper counseling.

تمایل به داشتن وسایل گران قیمت بین انسان ها جهانی است. برخی از افراد هنگام خرید ، هیچ محدودیتی ندارند و معمولاً با عواقب جدی اقتصادی روبرو هستند. چنین رفتاری می تواند به دلیل پروپاگاندای تبلیغات باشد و می توان با مشاوره مناسب از آن پیشگیری کرد.

With the advancement in mass media technology, information about many products continues to reach the customers. After repeatedly watching a particular advertisement, people tend to purchase them even if they cannot afford them or do not have any immediate requirement. This became more rampant with the advent of online platforms for shopping, where many things can be bought even from the home. False pride is another factor that drives the compulsive urge to buy.

با پیشرفت در فناوری رسانه های جمعی ، اطلاعات مربوط به بسیاری از محصولات همچنان به دست مشتریان می رسد. مردم پس از تماشای مکرر تبلیغات خاص ، تمایل به خرید آنها دارند حتی اگر قادر به پرداخت هزینه آن نباشند یا نیاز فوری نداشته باشند. این امر با ظهور پلتفرم های آنلاین برای خرید ، جایی که بسیاری از چیزها را حتی از خانه می توان خریداری کرد ، شایع تر شد. غرور کاذب عامل دیگری است که انگیزه بی اختیار برای خرید را به دنبال دارد.

Those who compare their possessions with those of their wealthy neighbor tend to make unnecessary purchases. On the other hand, self-contained individuals utilize their money judiciously. As utilizing money for such activities can have devastating results on the entire family, effective measures are to be taken to prevent it. One such thing is having a reasonable budget plan. The source of income and expenditure should be calculated on a timely basis. Expensive things should only be bought with the savings.

کسانی که دارایی خود را با همسایگان ثروتمند خود مقایسه می کنند ، تمایل به خرید غیرضروری دارند. از طرف دیگر ، افراد خوددار پول خود را به طرز خردمندانه ای استفاده می کنند. از آنجا که استفاده از پول برای چنین فعالیتهایی می‌تواند نتایج مخربی را برای کل خانواده به همراه داشته باشد ، اقدامات موثری برای جلوگیری از آن انجام می شود. یک مورد از این دست داشتن یک برنامه بودجه معقول است. منبع درآمد و هزینه باید به طور مرتب محاسبه شود. چیزهای گران قیمت فقط باید با پس انداز خریداری شوند.

Without such a plan, the management of money can be difficult. Sometimes excessive spending can be due to psychological abnormality and requires counseling from the experts. The root cause of such behavior can be identified and cured with proper treatment.

بدون چنین طرحی ، مدیریت پول می تواند دشوار باشد. بعضی اوقات هزینه های زیاد می تواند به دلیل ناهنجاری روانی باشد و نیاز به مشاوره متخصصان دارد. علت اصلی چنین رفتاری را می توان با درمان مناسب شناسایی و درمان کرد.

پاراگراف نهایی و نتیجه گیری

To conclude, the easy accessibility to various products coupled with greed can lead to thoughtless spending. This behavior can be kept in check through proper financial planning.

برای نتیجه گیری ، دسترسی آسان به محصولات مختلف همراه با حرص و آز می تواند به هزینه های بی فکر منجر شود. این رفتار از طریق برنامه ریزی مناسب مالی قابل کنترل است.

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۱۰ اسفند ۹۸

رایتینگ عالی آیلتس نمره 8 با موضوع آموزش کشاورزی و غذا پختن به کودکان

رایتینگ عالی آیلتس نمره 8 با موضوع آموزش کشاورزی و غذا پختن به کودکان

نمونه انشای آیلتس

موضوعات رایتینگ آیلتس در حال سخت تر شدن هستند و برای نوشتن انشای نمره بالا، علاوه بر دانش لغت و گرامر انگلیسی ، باید ایده های مناسب نیز داشت.

با خواندن نمونه رایتینگ های عالی آیلتس ، می توانید علاوه و بر افزایش ایده های مناسب برای پاراگراف نویسی ، عبارات کاربردی و ساختارهای جملات انگیسی را نیز بیاموزید.

 

Some people say that school children should learn how to grow food and cook with it in their lessons. What is your opinion about that?

برخی افراد می گویند که بچه های مدرسه باید در درس های خود یاد بگیرند که چگونه مواد غذایی رشد دهند و با آن آشپزی کنند. نظر شما در این مورد چیست؟

Some individuals are of the opinion that the art of growing food and cooking must be included in school curriculum. In my opinion, learning food farming and cooking can prove to be a positive step in children’s development. This essay elaborates on how farming can help children understand the value of food and how cooking it can bring a sense of independence in them.

برخی افراد بر این عقیده هستند که باید هنر رشد غذا و پخت و پز در برنامه های درسی مدارس لحاظ شود. به نظر من ، یادگیری کشاورزی و پخت و پز می تواند یک گام مثبت در رشد کودکان باشد. این انشاء به شرح این مسئله می پردازد که چگونه کشاورزی می تواند به کودکان کمک کند تا ارزش غذا را متوجه شوند و چگونگی پخت و پز آن می تواند حس استقلال در آنها به وجود آورد.

To embark upon, when children are involved in farming, they will realize that a great deal of effort is required to bring food to the table and hence they will value it more. That is to say, to grow a crop, kids will have to sow the seeds, water them daily and take care of the plants in all the possible ways. While performing these tasks, they will understand that to grow a single fruit or vegetable a lot of manpower and time is required and so, it will help them to value food, become better eaters and resist the urge to waste it.

برای شروع این امر ، هنگامی که کودکان مشغول کشاورزی هستند ، آنها متوجه خواهند شد که برای آوردن غذا به سفره تلاش زیادی می شود و از این رو ارزش بیشتری را برای آن قائل می شوند. یعنی بچه ها برای رشد محصول باید بذرها را بکارند ، روزانه آنها را آب دهند و از هر راه ممکن مراقب گیاهان باشند. در حین انجام این وظایف ، آنها خواهند فهمید که برای رشد یک میوه یا سبزی به نیروی انسانی زیادی نیاز است و زمان لازم است و بنابراین ، به آنها کمک می کند تا به غذا ارزش قائل شوند، خورنده بهتری شوند و در برابر اشتیاق برای هدر دادن آن مقاومت کنند.

To illustrate, in a recent research conducted by the Times of India, it was found that children in rural areas are better eaters than the children who are brought up in urban areas. This is because in villages, children remain close to the farmlands and thus watch food grow from seeds and this makes them emotionally attached to it.

برای مثال ، در تحقیق جدیدی که توسط تایمز هند انجام شده ، مشخص شد که کودکان در مناطق روستایی از کودکانی که در مناطق شهری بزرگ شده اند ، غذا خورهای بهتری هستند. این امر به این دلیل است که در روستاها ، کودکان در نزدیکی مزارع باقی می مانند و بنابراین رشد مواد غذایی از دانه ها را تماشا می کنند و این باعث می شود که از لحاظ عاطفی به آن متصل شوند.

Furthermore, the art of cooking helps children become more self-reliant. Cooking the food that they have farmed will give them a sense of independence that they can perform their work independently and survive in tough situations. Such self-reliance will give an overall boost to their personality and they may start doing their other chores, such as washing or cleaning, themselves as well. Moreover, self-confident and independent kids prove to be a boon for the parents as well, as it lessens their overall burden.

علاوه بر این ، هنر آشپزی به کودکان کمک می کند تا خود متکی باشند. پخت و پز غذاهایی که آنها پرورش داده اند به آنها استقلال می بخشد که بتوانند بطور مستقل کار خود را انجام دهند و در شرایط سخت زنده بمانند. این اعتماد به نفس باعث تقویت شخصیت آنها می شود و ممکن است شروع به انجام کارهای دیگر خود مانند شستشو یا تمیز کردن نیز کنند. علاوه بر این ، بچه های با اعتماد به نفس و مستقل ثابت می کنند که برای والدین خود نعمتی هستند، زیرا این امر بار کلی آنها را کاهش می دهد.

In conclusion, children must learn the art of farming as it brings them closer to each meal and helps them understand its value. Also learning the art of cooking enables them to be self-reliant individuals capable of taking care of themselves.

در پایان ، کودکان باید هنر کشاورزی را بیاموزند زیرا آنها را به هر وعده غذایی نزدیکتر می کند و به آنها در درک ارزش آن کمک می کند. همچنین یادگیری هنر آشپزی آنها را قادر می سازد که خود متکی باشند که بتوانند از خود مراقبت کنند.

  • Fazel Ahmadzadeh
  • پنجشنبه ۸ اسفند ۹۸

نمونه رایتینگ عالی نمره 8 آیلتس با موضوع تلاش زنان و مردان برای زیباتر شدن

نمونه رایتینگ عالی نمره 8 آیلتس با موضوع تلاش زنان و مردان برای زیباتر شدن

در این تاپیک رایج آیلتس ، موضوع زیبایی طبیعی و تبلیغ رسانه ها برای ترویج زیبایی ساختگی را می خوانیم.

برای بدست آوردن ایده برای رایتینگ آیلتس ، آسان ترین و سریعترین راه این است که نمونه رایتینگ های نمره بالای آیلتس را بخوانیم و از آنها ایده بگیریم.

همچنین با توجه به گرامر و عبارات کاربردی ، می توانیم رایتینگ بهتری را پلن کنیم و پاراگراف انگلیسی غنی تری را بنویسیم.

Nowadays both men and women spend much money on beauty care. This was not so in the past. What may be the root cause of this behavior?  Discuss the reasons and possible results.

امروزه هم زن و مرد پول زیادی را صرف مراقبت از زیبایی می کنند. در گذشته چنین نبود. چه چیزی ممکن است علت اصلی این رفتار باشد؟ دلایل و نتایج احتمالی را بحث کنید.

It is true that these days, people are spending a bigger proportion of their money on beauty care than ever before. Although there are some negative consequences to this, men and women can take certain steps to mitigate the potential problems caused by this.

درست است که این روزها ، مردم نسبت به گذشته هزینه بیشتری را برای مراقبت از زیبایی صرف می کنند. اگرچه پیامدهای منفی در این مورد وجود دارد ، زنان و مردان می توانند اقدامات خاصی را برای کاهش مشکلات احتمالی ناشی از این امر انجام دهند.

There are several reasons behind this. For example, people want to look like celebrities and gain more popularity among their social circle so they invest in cosmetics. Over the last two decades, the digital innovation has led to the creation of highly influential channels like Facebook and Instagram. Consequently, people have too much exposure to film and sports stars and want to copy their looks.

چندین دلیل در پس این قضیه وجود دارد. به عنوان مثال ، مردم می خواهند مانند افراد مشهور به نظر برسند و محبوبیت بیشتری را در بین محافل اجتماعی خود بدست آورند تا در لوازم آرایشی سرمایه گذاری کنند. در طی دو دهه اخیر ، نوآوری دیجیتالی منجر به ایجاد کانالهایی بسیار با نفوذ مانند فیس بوک و اینستاگرام شده است. در نتیجه ، افراد بیش از حد در معرض ستاره های فیلم و ورزش قرار دارند و می خواهند ظاهر آنها را کپی کنند.

Advertising companies are taking advantage of the digital revolution and make popular faces as a brand ambassador to promote their product. They pay exorbitant amounts of money to celebrities with the objective of attracting more buyers. People use multiple personal care products for grooming themselves in order to look like a cinema star. There is a general perception that good looking faces will turn heads and get praised and this makes men and women wanting to look better. Discrimination between good looking and non-good looking is yet another reason that people spend money on grooming products. Beautiful people get attention everywhere and this encourages everyone to want to look good.

شرکت های تبلیغاتی از انقلاب دیجیتال استفاده می کنند و چهره های محبوب را به عنوان سفیر برند برای تبلیغ محصول خود استفاده می کنند. آنها مبلغ گزافی به افراد مشهور با هدف جذب خریداران بیشتر پرداخت می‌کنند. مردم برای نظافت خود از چندین محصول مراقبت شخصی استفاده می کنند تا مانند یک ستاره سینما به نظر برسند. این تصور عمومی وجود دارد که چهره های زیبا سر را چرخانده و مورد تحسین قرار می گیرند و این باعث می شود زن و مرد بخواهند بهتر به نظر برسند. تبعیض بین ظاهر خوب و نامناسب دلیل دیگری است که مردم برای محصولات زیبایی هزینه می کنند. افراد زیبا در همه جا مورد توجه قرار می گیرند و این همه را ترغیب می کند که بخواهند خوب به نظر برسند.

To protect young people from such negative influences it is essential to teach them to accept themselves the way they are. It is also essential to inform people that the perfect look of celebrities is not real and is actually a result of using excessive makeup and filters.  In addition, natural looks should be promoted everywhere and everyone should learn to accept others irrespective of their flaws.

برای محافظت از جوانان در برابر چنین تأثیرات منفی ، ضروری است که به آنها بیاموزیم که خودشان را همانطور که هستند بپذیرند. همچنین آگاهی دادن به مردم ضروری است که ظاهر عالی افراد مشهور واقعی نیست و در واقع نتیجه استفاده از آرایش و فیلترهای بیش از حد است. علاوه بر این ، ظاهر طبیعی باید در همه جا ترویج شود و همه باید یاد بگیرند که دیگران را فارغ از نقص آنها بپذیرند.

In conclusion, in order to look more like celebs and get complimented people today spend a lot of money for personal care products and this can be reduced by creating general awareness and promoting natural beauty.

در خاتمه ،مردم برای اینکه بیشتر شبیه افراد مشهور شوند و از آنها تعریف کنند ، امروز پول زیادی را برای محصولات مراقبت شخصی صرف می کنند و این امر می توان را با ایجاد آگاهی عمومی و ترویج زیبایی طبیعی می‌توان کاهش داد.

  • Fazel Ahmadzadeh
  • سه شنبه ۶ اسفند ۹۸

آموزش آسان رایتینگ آیلتس با نمونه انشای تسک 2 با موضوع برابری زن و مرد در کار نظامی

آموزش آسان رایتینگ آیلتس با نمونه انشای تسک 2 با موضوع برابری زن و مرد در کار نظامی

تاپیک پیش رو از موضوعات رایج و پر تکرار آیلتس نیست ولی ممکن است در بخش انشا تسک 2، عین همین موضوع برای شما بیاید.

بنابراین نیاز است که از همین حالا برای آن ایده پردازی کنید و طوفان فکری یا Brain Storming داشته باشید.

با خواندن نمونه رایتینگ نمره بالای 7 زیر به همراه ترجمه فارسی آن، علاوه بر دریافت ایده های مناسب برای پاراگراف نویسی ، عبارات کاربردی را نیز بیاموزید.

Some people believe that women should play an equal role as men in a country’s police force or military force, while others think women are not suitable for these kinds of jobs. Discuss both views and give your opinion.

برخی افراد معتقدند زنان باید برابر با مردان در نیروی پلیس یا نیروی نظامی یک کشور نقش مساوی داشته باشند ، در حالی که برخی دیگر فکر می کنند زنان برای این نوع مشاغل مناسب نیستند. هر دو دیدگاه را بحث کنید و نظر خود را بنویسید.

People have different views about whether women are capable of performing jobs in the police force or the army. In my opinion, despite the difference in physical strength and stamina between the two genders, women can play a significant part in these two areas.

مردم دیدگاه های مختلفی در مورد اینکه آیا زنان توانایی انجام مشاغل در نیروی پلیس یا ارتش را دارند ، دارند. به نظر من ، با وجود تفاوت در قدرت بدنی و استقامت بین این دو جنس ، زنان می توانند در این دو حوزه نقش بسزایی داشته باشند.

The main argument held by some against women serving in the army or becoming a police officer is that it is too demanding for females to qualify.  Unlike most normal jobs where men and women are on par with each other, being a soldier or a sergeant requires the applicant to be tough and strong physically and mentally. The work tends to involve a great deal of intensive training, and it can even be dangerous when confronting criminals or hostile forces. Therefore, women, who are generally less sturdy and more fragile, are not the optimal choice for these occupations.

استدلال اصلی برخی درمورد زنانی که در ارتش خدمت می کنند یا افسر پلیس می شوند این است که واجد شرایط شدن زنان برای این کار ها بیش از حد سخت است. برخلاف اکثر مشاغل عادی که زنان و مردان در کنار هم قرار دارند ، یک سرباز یا یک گروهبان بودن، مستلزم این است که متقاضی، سخت و قوی از نظر جسمی و روحی باشد. این کار نیاز زیادی به آموزش فشرده دارد و در مواجهه با مجرمان یا نیروهای خصمانه حتی می تواند خطرناک باشد. بنابراین ، زنان که عموماً کم طاقت تر و ظریف تر هستند ، انتخاب بهینه برای این مشاغل نیست.

However, I agree with other people who contend that this is a narrow view. The fact is that women can play essential roles as men do in police offices and military camps. There are many jobs in these two fields that do not involve physical encounters. For example, nearly all police departments and armies need office clerks to work with documents and engage psychological consultants to help people out with their stress management. Women show obvious advantages over men for these positions because they are often more careful, receptive, and empathetic. In reality, secretarial work and counseling in armed forces and police stations are indeed dominantly taken on by females, and their contribution is not eclipsed by males’ at all.

با این حال ، من با افراد دیگر موافقم که این دیدگاه کوته فکرانه است. واقعیت این است که زنان می توانند مانند مردان که در دفاتر پلیس و اردوگاه های نظامی کار انجام می دهند، نقش های اساسی ایفا کنند. در این دو زمینه مشاغل زیادی وجود دارد که شامل برخوردهای جسمی نمی شود. به عنوان مثال ، تقریباً همه ادارات پلیس و ارتش نیاز به کارمندان دفتری دارند تا با اسناد و مدارک مشغول به کار شوند و با همراهی مشاوران روانشناسی به افراد در مدیریت استرس کمک کنند. زنان برای این موقعیت ها مزایای بارزتری نسبت به مردان نشان می دهند ، زیرا آنها بیشتر مراقب ، پذیرنده و همدل هستند. در حقیقت ، کار منشی گری و مشاوره در نیروهای مسلح و ایستگاه های پلیس در واقع اکثراً توسط زنان صورت می گیرد و سهم آنها به هیچ وجه توسط مردان تحت الشعاع قرار نمی گیرد.

In conclusion, even though females may be less advantaged than males in terms of physical ability, the distinctive gender advantage they hold enables them to be competent at the work in troops and police departments.

در پایان ، اگرچه زنان از نظر توانایی جسمی نسبت به مردان کمتر برخوردار باشند ، مزیت متمایز جنسیتی که در اختیار دارند ، این امکان را به آنها می دهد تا در کار در نیروی نظامی و ادارات پلیس شایستگی داشته باشند.

  • Fazel Ahmadzadeh
  • شنبه ۳ اسفند ۹۸

نمونه رایتینگ آیلتس نمره 7به بالا با موضوع جرم جوانان و مجازات آنها

نمونه رایتینگ آیلتس نمره 7به بالا با موضوع جرم جوانان و مجازات آنها

نمونه رایتینگ آیلتس

تاپیک رایج و پرتکرار جرم و جنایت ، یکی از موضوعات جذاب آزمون آیلتس می باشد که می توان به راحتی در رایتینگ تسک 2 ، نمره ی خوبی آورد زیرا دامنه لغات این موضوع فراوان هستند.

اگر سطح شما متوسط است و توانایی نوشتن دارید، برای دریافت ایده عالی، انشای زیر را بخوانید تا بتوانید رایتینگ خود را پلن کنید.

نکته: به نحوه پاراگراف نویسی دقت کنید.

Levels of youth crime are increasing rapidly in most cities around the world. What are the reasons for this, and suggest some solutions? Give reasons for your answer and include any relevant examples from your own experience or knowledge.

سطح جنایات جوانان در اکثر شهرهای جهان به سرعت در حال افزایش است. دلایل این امر چیست و چه راه حل هایی را پیشنهاد می کنید؟ برای پاسخ خود دلایلی بیان کنید و مثالهای مربوط به تجربه یا دانش خود را بنویسید.

The amount of criminal activities committed by juveniles across the globe is rising at an alarming rate. This essay will talk about some of the causes of this development and propose some possible resolutions.

میزان فعالیت های جنایی مرتکب شده توسط نوجوانان در سراسر جهان با سرعت نگران کننده ای در حال افزایش است. این انشا در مورد برخی از دلایل این توسعه صحبت خواهد کرد و برخی راه حل های ممکن را پیشنهاد می کند.

Research has shown that poor parent child relationships often lead to the child feeling neglected and hurt. As a result, these youths may seek out bad company to find an outlet for their frustration. In addition, if parents are also engaging in vice activities, their offspring might follow suit as they do not have a good role model in their lives.

تحقیقات نشان داده است که روابط ضعیف کودک-والدین اغلب باعث می شود که کودک احساس کند که مورد غفلت و صدمه قرار گرفته است. در نتیجه ، این جوانان ممکن است بدنبال دوستان بدی باشند تا بتوانند برای ناامیدی خود دریچه ای پیدا کنند. علاوه بر این ، اگر والدین نیز درگیر فسق و فجور باشند ، فرزندان آنها ممکن است از این رو پیروی کنند چرا که الگوی خوبی در زندگی ندارند.

Secondly, the age of information technology has made all sorts of information readily available with just the click of a mouse. Bad behavior and habits such as gambling and stealing are glorified in movies and drama series, misleading kids to think that such behavior is acceptable. Furthermore, young people are heavily protected by the law, making it nearly impossible for them to get punishment should they commit a crime.  

ثانیاً ، عصر فناوری اطلاعات انواع اطلاعات را فقط با کلیک ماوس به آسانی در دسترس قرار داده است. رفتار و عادات بد مانند قمار و سرقت در فیلم ها و سریال های درام تجلیل می شود و بچه ها را گمراه می کند که فکر کنند چنین رفتاری قابل قبول است. علاوه بر این ، جوانان به شدت توسط قانون محافظت می شوند و اگر مرتکب جرم شوند، مجازات را برای آنها غیرممکن می کند.

On the bright side, there are several ways to improve the situation. Parents and teachers should work together to provide youth an open, nurturing environment. Parents are responsible for instructing and bringing up their children in the right way. Teachers should impart knowledge and mold their character by helping them distinguish right from wrong. Governments should implement stricter media censorship to make adult content not as easily accessible. Lastly, if a teenager has committed a crime, harsher sentences should be meted out so that their peers will get the message that heinous acts will not be tolerated in this society.

از جنبه مثبت ، چندین روش برای بهبود اوضاع هستند. والدین و معلمان باید با هم همکاری کنند تا بتوانند محیط باز و پرورشی را برای جوانان فراهم کنند. والدین وظیفه آموزش و پرورش فرزندان خود را به روشی صحیح بر عهده دارند. معلمان باید با کمک به آنها در تشخیص درست از اشتباه ، دانش را بیان کرده و شخصیت آنها را شکل دهند. دولت ها باید سانسور رسانه ای دقیق تری را اجرا کنند تا محتوای بزرگسالان به آسانی در دسترس نباشد. و در آخر اینکه ، اگر نوجوانی مرتکب جرم شده باشد ، احکام سخت تری باید محقق شود تا همسالانشان این پیام را دریافت کنند که اعمال شنیع در این جامعه تحمل نمی شود.

To conclude, lousy parenting, easy access to media and light punishments are some of the reasons for the increase in the youth crime rate. Governments, parents and teachers and the law all have an equal part to play in convicting, counselling and guiding these young lives in order to ensure a safe and brighter future for the younger generation.

برای نتیجه گیری ، والدین پست ، دسترسی آسان به رسانه ها و مجازات های سبک برخی از دلایل افزایش میزان جرم جوانان است. دولت ها ، والدین و معلمان و قانون همه نقش موثری در محکوم کردن ، مشاوره و هدایت زندگی جوانان دارند تا آینده ای امن و درخشان برای نسل جوان فراهم شود.

برای آموزش ریدینگ آیلتس به اینجا مراجعه کنید.

  • Fazel Ahmadzadeh
  • جمعه ۲ اسفند ۹۸

نمونه رایتینگ نمره 8 آیلتس با موضوع اختصاص زمان برای اوقات فراغت و بهره‌وری

نمونه رایتینگ نمره 8 آیلتس با موضوع اختصاص زمان برای اوقات فراغت و بهره‌وری

نمونه رایتینگ آیلتس یا موضوع اوقات فراغت

نحوه یادگیری عبارات کاربردی انگلیسی و گرامر آیلتس از طریق نمونه رایتینگ تسک 2 آیتس. 

  1. ابتدا تاپیک رایج و پرتکرار آیلتس را بخوانید و کلمات کلیدی آن را شناسایی کنید. 
  2. سپس تاپیک را شناسایی کنید تا بدانید که انشای خود را چطور سازماندهی کنید. 
  3. قبل از خواندن رایتینگ زیر،‌سعی کنید انشای خود را پلن کنید
  4. از روی پلن رایتینگ،‌شروع به پاراگراف نویسی کنید 
  5. سپس نمونه رایتینگ زیر را بخوانید و عبارات مشخص شده را حفظ کنید 
  6. رایتینگ زیر را با انشای خود مقایسه کنید و مطالب مفید این رایتینگ را یادداشت کنید. 

Many people work long hours, leaving very little time for leisure activities. Does this situation have more advantages or more disadvantages?

بسیاری از افراد ساعات طولانی کار می کنند و زمان بسیار کمی را برای فعالیت های اوقات فراغت می گذارند. آیا این شرایط فواید بیشتری دارد یا مضرات بیشتر؟

On the one hand, it appears to benefit employers and the nation when employees work long hours. When employees work for a longer time or even overtime, deadlines can be met sooner and this leads to huge financial gains for the employer. Also when people work long hours, the development of the country progresses more rapidly, and this helps to advance it to the top list in the world.

از یک طرف ، به نظر می رسد که کارفرمایان و ملت وقتی کارمندان ساعات طولانی کار می کنند به نفع آنها باشد. هنگامی که کارمندان برای مدت زمان طولانی تر یا حتی اضافه کاری کار می کنند ، مهلت های مقرر زودتر محقق می‌شوند و این منجر به سودهای کلان مالی برای کارفرما می شود. همچنین وقتی مردم ساعات طولانی کار می کنند ، پیشرفت کشور با سرعت بیشتری انجام می شود و این به پیشرفت و رسیدن به فهرست برترین های جهان کمک می‌کند.

On the other hand, fewer leisure activities result in less time to recharge the batteries of workers and lead to two potentially serious issues. First, less rest time can cause less productivity. As a result, even if employees work longer hours, they will not be able to do much.

از طرف دیگر ، فعالیت های اوقات فراغت کمتر منجر به شارژ باتری کارگران می شود و منجر به دو مسئله بالقوه جدی می شود. اول ، زمان استراحت کمتر می تواند باعث بهره‌وری کمتری شود. در نتیجه ، حتی اگر کارمندان ساعات طولانی تری نیز کار کنند ، قادر به انجام کار زیادی نخواهند بود.

Second, people need to spend time to sharpen their skills in this fast-growing society, while their old skills are not enough to secure or advance in their positions anymore. Some of the training sessions and tutorials are developed with leisure activities where employees can expand their knowledge while having fun.

دوم ، مردم برای تقویت مهارت های خود در این جامعه در حال رشد ، باید وقت بگذارند ، در حالی که مهارت های قدیمی آنها دیگر برای تأمین امنیت و پیشرفت در موقعیت هایشان کافی نیست. برخی از جلسات آموزشی با فعالیت‌های اوقات فراغت ساخته شده است که در آن کارمندان می توانند ضمن تفریح ، دانش خود را گسترش دهند.

In conclusion, long working hours appear to be one step for people to attempt to help companies and the nation stand out, but if they get adequate leisure time to rejuvenate themselves and hone their skills, their work can be delivered more effectively.

در پایان ، به نظر می رسد که ساعات کاری طولانی یک قدم از جانب مردم است برای کمک به شرکت ها و کمک به سرآمد شدن ملت ، اما اگر آنها اوقات فراغت کافی را برای انرژی دادن به خود و تقویت مهارت های خود داشته باشند ، می توانند کار خود را مؤثرتر انجام دهند.

  • Fazel Ahmadzadeh
  • چهارشنبه ۳۰ بهمن ۹۸
آموزش رایتینگ ، اسپیکینگ ، ریدینگ و لیسنینگ آیلتس IELTS با استفاده از بهترین مثال ها و نمونه های ترجمه شده
آموزش عبارات و گرامر آیلتس